هر فردی برای ازدواج معیارها و ملاکهایی دارد که به گمان خودش منطقی و اصولی است، اما حقیقت این است که حتی منطقیترین ملاکهای ازدواج هم ممکن است با تصورات اشتباه و باورهای نادرست ترکیب شود و چشمها را روی حقایق ببندد. البته این احتمال هم وجود دارد که هر جوان مجرد در آستانه ازدواج در موقعیتی قرار گیرد که به اجبار تن به وصلت دهد یا در شرایطی باشد که گمان کند ازدواج تنها راه نجات از موقعیت ناخوشایندش است.
با مطالعه این نوشتار وضعیتهای خطرناک را بشناسید تا هنگام مواجهه با آنها بتوانید معقولانه و منطقی، برای رفع و رجوع آنها گام بردارید.
۱٫ نداشتن شناخت کافی میگویند «فرد خوبی است و خانواده با اصالتی دارد، اما هنوز مطمئن نیستم»، «در چند بار ملاقاتی که داشتم به نظر میآید فرد موجهی است»، «دو به شک هستم نمیدانم فرد مناسبی برای ازدواج هست یا نه» و… . بسیاری از افراد به واسطه ارتباطات کوتاهمدت یا بلندمدت دوران آشنایی ممکن است احساس کنند آنچنان که باید و شاید یکدیگر را شناخته و از روحیات و خلقیات هم مطلع شدهاند و میتوانند جواب مثبت خود را به خانوادهها اعلام کنند، اما براستی شناخت شما کافی است؟ به نظر کارشناسان، ازدواج با یک فرد، ازدواج با کل وجود او و همه ابعاد زندگی اوست. حال، شناختهای چند جلسه خواستگاری یا شناختهای کافیشاپی، رستورانی و… فقط شناختهای کلیشهای غیرجدی هستند که محدود به چند بعد شخصیت فرد میشود و دیگر ابعاد اصلی شخصیت وی را پنهان نگه میدارد و حقیقت وجود او را افشا نمیکند. پس هرگز برای یک ازدواج خوب و موفق، نمیتوان به شناخت از شخصیت مجازی که عموما تفاوت بسیاری با شخصیت حقیقی دارد، بسنده کرد؛ این نوع آشنایی، پاسخگوی شناخت درست و کامل نیست.
راهحل : شناخت همسر آینده به اندازه شناخت خود اهمیت دارد؛ اگر شناخت درست و کاملی از فرد مورد نظرتان ندارید، هرگز برای ازدواج عجله نکنید! فراموش نکنید ازدواج پیوندی مهم است که به شناختی عمیق و دوطرفه افراد از یکدیگر نیازمند است. برای شناخت بیشتر لازم است از افراد با تجربه فامیل کمک بگیرید تا آنان به مدد تجربه و آگاهیشان بتوانند تحقیقات گستردهای راجع به این فرد انجام دهند یا آن که با یک روانشناس مجرب مشورت کنید و با کمک وی میتوانید ابعاد شخصیتی فرد مورد نظرتان را بکاوید و از راهنماییهای تخصصی و راهکارهای کاربردی پیشنهادی ایشان، برای شناخت بیشتر گزینه انتخابیتان قدم بردارید.
۲٫ ازدواج به امید تغییر بسیار یکدنده و لجباز است، اما با مهربانی مطابق میلم میشود»، «من میتوانم او را بروفق مرادم سازم»، «الان به هوای مجردی چنین رفتار میکند، دنیای تاهلی حال و هوایش را تغییر میدهد» و… . با فردی مواجه شدهاید که به نظر آدم جالبی است، بخشی از نیازها و خواستههای شما از همسر را برآورده میکند، اما در عین حال شخصیت او بسیار متفاوت از شخصیت شماست. با وجود این تصمیم دارید دل به دریا بزنید و با او ازدواج کنید؛ با خود میاندیشید بعدترها ممکن است همین تفاوتها به جذابیتهای زندگی شما تبدیل شود یا به این امید که بعد از شروع زندگی، بتوانید با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را برطرف کرده و تغییرش دهید، بر تصمیم ازدواج تان راسختر میشوید و پیش میروید.
راهحل : میخواهید زیر پر و بالش را بگیرید، مرهمی بر مشکلاتش شوید، به او اعتماد به نفس دهید و ترغیبش کنید تا تغییر کند و به راه درست بیاید و… هدف خوب و پسندیدهای است، اما باید یادتان باشد تا زمانی که فردی نخواهد و خود انگیزه به تغییر نداشته باشد شما نمیتوانید او را مجبور به تغییر کنید. چهبسا بسیاری به امید معجزه تغییر همسر بعد از ازدواج مشکلات موجود را نادیده گرفتهاند، اما به فاصله بسیار اندک، پس از ورود به زندگی متوجه این امر شدهاند که حقیقت زندگی مشترک توفیر دوصدچندان با خیالپردازی پیش از ازدواج دارد. اگر در چنین شرایطی هستید، توصیه میکنیم خیال باطل تغییر همسر را از سرتان بیرون کنید. یقین داشته باشید اوضاع عوض نخواهد شد، شرایط همسرتان را همانگونه که هست بپذیرید و دوست داشته باشید.
۳٫انتخابهای هیجانی و سرخوشانه جملات یک جوان عاشق را بشنوید: «همون لحظه اول که دیدمش، مهرش به دلم نشست»، «ما با هم تفاهم داریم، میدانم خوشبخت میشویم»، «من فقط با این دختر/ پسر ازدواج میکنم و گرنه قید ازدواج را میزنم»، «هیچ کس نمیتواند مرا از عشقم جدا کند» و… . اندک نیستند دختران و پسرانی که با یک نگاه یا یک آشنایی کوتاهمدت، یک دل نه صد دل عاشق و شیدای هم شده و به گمان آن که نیمه گمشدهشان را پیدا کردهاند، بدون توجه به معیارهای اساسی و حتی با وجود مخالفت خانوادههایشان تصمیم به ازدواج گرفته و بر سر سفره عقد نشستهاند؛ اما بعد از گذشت اندک زمانی و گاه حتی تا زیر یک سقف نرفته از انتخابشان پشیمان شده و کاسه چه کنم، چه کنم به دست گرفتهاند.اگر شما هم در چنین شرایطی، فقط به حکم عاشقی و علاقهمندی بسیار به فرد مقابلتان تصمیم به ازدواج گرفتهاید، دست نگه دارید! بیشک شما تحت تاثیر هیجاناتتان جوگیر شدهاید. بیتعارف باید بگوییم عشق آتشین چشم و گوشتان را کور و کر کرده است!
راهحل : مواظب هیجانات زودگذر و موقتتان باشید؛ هیجانات مثبت یا منفی، مولفهای هستند که میتوانند شما را در انتخاب همسفر زندگیتان دچار اشتباه کنند. برای رفع این حالت و فروکش کردن احساسات تند و تیزتان، توصیه میکنیم اندکی صبر و خویشتنداری کنید. به خود بقبولانید در جاده زندگی به واسطه احساساتتان تخت گاز حرکت میکنید و هر لحظه امکان برخورد به مانع و تصادف دارید، سعی کنید ترمز احساساتتان را بکشید تا از میزان سرعتتان بکاهید. با کاهش سرعت میتوانید عقل خفتهتان را بیدار کنید، منطقتان را به کار گیرید، با آرامش خاطر و چشمان باز حرکت کنید و با بصیرتی روشن هر آنچه را دور و برتان هست، نظاره کرده و رصد کنید. مجددا راجع به تصمیم به ازدواجتان و گزینه انتخابیتان تفکر کنید، دوباره آن را ارزیابی کنید و زیر سوال ببرید، چهبسا بسیار مشاهده شده اغلب انتخابهای هیجانی بعد از مدتی از چشم میافتند و مانند گذشته جلوهگری و طنازی نمیکنند
۴٫ احساس تنهایی «من آدم تنهایی هستم، نیاز به یک همدم دارم»، «ازدواج تو را از تنهایی بیرون میآورد»، «تنهایی امانم را بریده، اگر کسی پیدا شود، زندگیم کنفیکون میشود» و… . احساس تنهایی شدید، بسیار سادهتر از آنچه که فکرش را کنید، میتواند هر فردی را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. هر وقت شخصی در تنهایی مفرط خود غوطهور شود، احساس یاس و تاسف بیقرارش کرده و او را بر هر آغوش به ظاهر بازی، پذیرا میکند. فقط کافی است سری به مجلات و روزنامه بزنید و حوادث آن را ورق بزنید بیشک با موارد بسیاری برخورد خواهید کرد که چگونه افرادی به خاطر فرار از تنهایی در دام شیاطین گرفتار شدهاند. قصه تکراری اکثریت قریب به اتفاق این افراد، جوان تنهایی است که به طلب رویای رهایی از دست غول تنهایی و نجات از غم و غصه، دل به غریبهای سپرده و تا ناکجاآباد پیش رفته است.
راهحل : در اولین گام، سعی کنید خود را از دام تنهایی برهانید. اگر فکر میکنید ازدواج راهی برای حل این مساله است، کاملا در اشتباهید! به جای اندیشه به ازدواج بهتر است با دوستان و آشنایانتان رفت و آمد کنید، در کلاسهای هنری و ورزشی ثبتنام کنید، خود را هدفمند سازید و برای آیندهتان برنامهریزی کنید و… بیشک بعد از این که از عمق تنهاییتان کم کردید، میتوانید برای زندگیتان تصمیمات بهتری بگیرید که در این مرحله شاید ازدواج بهترین گزینه باشد.
۵٫ ظواهر فریبنده و دلربا «پزشک حاذقی است»، «فرد بسیار پولدار و زیبایی است»، «اندام فوقالعاده خوبی دارد»، «بسیار خوش مشرب و بذلهگوست» و… . چشم دوختن به ظواهر افراد، اشتباه دیگری در انتخاب همسر است. گاه خواسته یا ناخواسته جذب افرادی میشویم که به دلیل موقعیت شغلیشان برجستهاند، در جایگاه قدرت ویژهای قرار دارند، از جذابیت ظاهری محسورکنندهای برخوردارند، روابط اجتماعی بالایی دارند و در نزد دیگران محبوب هستند و… ویژگیهای برجسته و برتر برخی افراد باعث میشود آنان مورد مناسبی برای ازدواج به نظر آیند تا آنجایی که هر کسی متمایل به ازدواج با آنها باشد، اما حقیقت این است که هر کسی باید با شخصی ازدواج کند که برای زندگی با او مناسب است. تناسب در ازدواج امری مهم بوده و بر هر تمایل و گرایشی ارجحیت دارد. هر فردی برای تجربه خوشبختی باید در آرزوی ازدواج با کسی در حد و اندازه خودش باشد.
راهحل : اگر در شرایطی قرار گرفتهاید که تصور میکنید حواشی شخصیت فرد انتخابیتان شما را مغلوب خود کرده، بهتر است اندکی صبر کنید و سریعا پای سفره عقد نروید. ابتدا سعی کنید فرد مورد نظرتان را تهی از برتریها و موقعیت خاصش (زیبایی، شغل پردرآمد، پرستیژ، موقعیت اجتماعی و…) تصور کنید، سپس به این سوالات پاسخ دهید: آیا همچنان او را فرد قابل قبولی میدانید یا نه؟ آیا حاضرید به او بله بگویید و به عنوان همسر انتخابش کنید؟ این فردغیر از این شرایط خاصش، چه خصوصیات ویژه دیگری دارد که شما مجذوب آن شدهاید؟ آیا واقعا او را به خاطر خودش میخواهید یا شرایط استثناییاش؟ اگر او را همراه شرایط ویژهاش بپذیرید و با او ازدواج کنید، اما بازی روزگار برتری فعلیش را از او بگیرد آیا باز حاضرید زندگیتان را با او ادامه دهید؟ و… . اگر در پاسخ به این سوالات دچار مشکل شدید حتما در انتخابتان تجدیدنظر کنید، بیتردید بپذیرید این شخص آن فردی نیست که شما میخواهید و میتوانید در کنارش آرامش پیدا کنید و خوشبخت باشید.
۶- هر چه زودتر، بهتر «دیگه داری پیر میشی، کی میخوای ازدواج کنی؟»، «همسن و سالای تو الان بچه دارن ولی تو هنوز اندر خم اولین کوچهای!»، «زودتر ازدواج کنی، موفقتری» و… . سن ازدواج وابستگی تام به فرهنگ و آداب و رسوم هر خانواده و قومیتی دارد، اما با این حال بسیاری از کارشناسان، ازدواج در سنین نوجوانی یعنی زیر بیست سالگی را بسیار پرخطر میدانند، حتی گاه ازدواج در سنین بالاتر از این سن را هم به صلاح نمیدانند. آنان معتقدند فردی آماده ازدواج است که بلوغهای چندگانه (عاطفی، عقلی و اجتماعی) را پشتسر گذاشته باشد، به خودآگاهی و شناخت درستی از خویش دست یافته، اولویتهایش را تعیین کرده و به دور از هیجانات موقت و کاذب دست به انتخاب بزند و… .
راهحل : اگر همین حالا در موقعیت انتخاب مورد ازدواجتان هستید بهترین کار این است که خود را محک بزنید و ملاکهایتان را بررسی کنید و چند باره این پرسشها را از خود بپرسید: آیا زمان ازدواجتان فرارسیده است؟ آیا آمادگی پذیرش مسئولیتهای زندگی مشترک را دارید؟ آیا این فرد مطابق با ملاکهای شما و خانوادهتان است؟ آیا میتواند در پیش بردن اهدافتان به شما کمک کند یا نه؟ و… .