والدين به ندرت مي توانند به راحتي با فرزندشان در باره مرگ حرف بزنند ، در حاليكه مرگ و عزاداري اتفاقي است كه همه كودكان از ابتداء زندگي خواهي نخواهي بطور مستقيم يا غير مستقيم با آن در گير خواهند شد ،بنابراين لازم است كه در اين مورد با آنها صحبت شود.
بهترين موقع هنگامي است كه شما مثلاً بر سر خاك مادر یا پدربزرگ مي رويد ، در اين حالت اصلاً مشكل نيست كه براي فرزندتان در مورد گردش طبيعي يعني زندگي و مرگ صحبت كنيد .
چه مي شود ! وقتي آدم مي ميرد؟
كودك و مرگ – دراولين برخورد اصلاً اين دو بهم نمي خورند ، چون كودكي در ابتداي زندگي است کودکان چشمه زندگي هستند ، ولي مرگ يك مسئله جدي و پايان زندگي است . با اينهمه كودكان در مورد مرگ سئوالات زيادي دارند ، آنها كنجکاو هستند و مي خواهند بدانند كه همسايه پيرشان چرا ديگر نيست ؟ آنها براي گربه كوچولوي خودشان كه مرده گريه مي كنند ،و وقتي قبر مادر بزرگ رامي بينند ،مي پرسند كه آيا مادر بزرگ در زمين سردش نمي شود ؟ يا مي پرسند “چه مي شود وقتي آدم مي ميرد ؟
بسياري از والدين مايلند كه فرزندشان را از قسمت تاريك زندگي محافظت كنند ، آنها مي خواهند كه كودكشان بدون نگراني ودلواپسي بزرگ شود و بهمين دليل هيچ حرفي در مورد مرگ نمي زنند . اما اين روش موفقيت آميز نخواهد بود ، زیرا حرف نزدن والدين باعث گسترش تصورات غلط كودكان مي شود . بهمين دليل والدين بايد با فرزندشان در مورد مرگ صحبت كنند ولي به نحوي كه باعث ترس و نگراني او نشوند .
در مرحله اول خود والدين بايد در مورد افكار خودشان راجع به مرگ آگاه شوند و بدانند كه واقعاً چه فكر مي كنند ؟ تصورشان در مورد بعد از مرگ چيست ؟ به چه چيزي اعتقاد دارند ؟ وقتي مسئله مرگ براي خود والدين روشن شود ديگر پاسخ دادن به فرزندشان مشكلي ايجاد نخواهد کرد . آنوقت آنها خيلي راحت مي توانند با فرزند كنجكاوشان در مورد سگي كه زير اتومبيل رفته ودر کنار جاده افتاده يا همسايه اي كه فوت كرده حرف بزنند ، در اين حالت كودك هم متوجه مي شود كه مرگ يك امر طبيعي است .
بر اساس اعتقادات خودتان توضيح دهيد
حرفهای والدين بايد بر اساس اعتقادات و باورشان باشد ، مثلاً “بعد از مرگ آدم به آسمان مي رود ” يا ” آدم بعداً دو باره به دنيا باز مي گردد ” يا ” روح انسان همچنان زنده مي ماند ” آنچه كه والدين در صحبت كردن بايد به آن توجه كنند اينستكه بگويند “اين چيزي است كه آنها باور دارند و ضمناً بايداضافه كنند كه كسي تا حالا هنوز بعد از مرگ بدنيا بر نگشته كه تعريف كند كه چه مي شود ؟ اين تجربه مهمي براي كودكان است كه بدانند كه والدين هم همه چيز را نمي دانند .
هرگز در لفافه صحبت نكنيد
مثلاً ” پدر بزرگ ديگراز پيش ما رفته ” “عمو جون به يك سفر طولاني رفته ” “هما خانم به يك خواب طولاني رفته ” واقعيت اينستكه كودكان حرفهايي كه در لفافه زده مي شود را نمي فهمند و آنرا همانطور كه گفته مي شود باور مي كنند و اين باعث ترس و نگراني در زندگي طبيعي آنها مي شود . براي مثل اگر پدرشان به يك سفر كاري برود آنها دائم فكر مي كنند ! “آيا پدرشان اصلاً باز مي گردد ؟” يا فكر مي كنند “آيا ممكن است اينبار كه خوابيدند ديگر بيدار نشوند؟”
والدين بايد بدانند كه مرگ پايان يك زندگي طبيعي است و آنها با حرفهاي غير واقعي نمي توانند آنرا كوچك و بي اهميت جلوه دهند ، بلكه اين روش آنها ترس و نگراني فرزندشان را بيشتر مي كند و مشكل جديدي بوجود مي آورد .
آخرين توصيه
بهتر است كه والدين واضح ، روشن و ساده در مورد مرگ صحبت كنند . مثلاً بگوئيد : ” مرگ همانند خوابيدن است اما فرق آن اينستكه آدم ديگر نفس نمي كشد ، قلبش نمي زند ، بدنش سرد مي شود و اضافه كنند كه اكثراً افراد پير و بيمار مي ميرند و اگر هم يك بار جواني بميرد در اثر تصادف يا يك بيماري شديد خواهد بود كه البته بندرت اتفاق مي افتد “.
به فرزندتان وقت بدهيد تا سئوالات خودش را مطرح كند و جواب سئوالات را با حوصله بدهيد .