حتی اگر نمیتوانید برای «ناراحتی» فرزندتان کاری کنید، حداقل با او همدردی کنید. همین که بداند کسی او را میفهمد و درک میکند، باعث تسکین دردش میشود. انسانها به دنبال پناهگاهی امن میگردند تا بتوانند خود و احساساتشان را خالی کنند؛ اگر خیال میکنید با توجه به اتفاقی که افتاده، ناراحتی فرزند بیش از حد به نظر میرسد، یادتان باشد همهی ما احساسات را در خود جمع میکنیم و بعد همین که پناهگاهی امن بیابیم، تمام احساسات خود را بروز میدهیم. آن وقت دیگر آزاد و رها میشویم.
چگونه هوش هیجانی فرزند خود را افزایش دهیم؟
به کودکتان بیاموزید که چگونه مشکلات را حل کند. گاهی وقتها، وقتی که کودکان احساس کنند درک میشوند، راحتتر میتوانند مشکلاتشان را قبول و همچنین حل کنند؛ البته وقتهایی هست که آنها برائ این کار، به کمک والدین خود نیز نیاز دارند. بهترین کار این است که صبر کنید تا آنها، خودشان برائ حل مشکلات، سراغتان بیایند و کمک بخواهند
به او یاد بدهید که چگونه خودش را تسکین دهد و آرام کند. کودک، معنای آرامش بخشیدن را از والدین میآموزد و یاد میگیرد که چگونه نیازهای خود را کنترل کند و در زندگی، چگونه خود را در برابر مشکلات، آرام نگه دارد..
احساسات فرزندتان را بپذیرید و آن را تایید کنید. به او بگویید که نمیتواند احساساتش را انتخاب کند، اما باید یاد بگیرد که با آن احساسات، چه کار کند و چگونه آنها را بروز دهد.
با او هم دردی کنید. وقتی که برای احساس ناراحتی یا عصبانیت فرزند خود، نمیتوانید کاری انجام دهید، بهترین کار، همدردی با اوست. انسانها، وقتی بدانند کسی هست که آنها را درک کند، راحتتر، با مشکلات احساسی خود، کنار میآیند. همدردی کردن، به کودک کمک میکند که متوجه شود زندگی، احساسی خطرناک یا شرمآور نیست و همه، در زندگیشان، با احساسات مختلف، درگیر می باشند. همچنین او، همدردی کردن با دیگران را یاد میگیرد. شما میتوانید از این جملهها هم کمک بگیرید: میدانم که سخت است بازی کردن را تمام کنی و بیایی با هم شام بخوریم، اما الان، وقت شام خوردن است.
به احساسات و هیجانات کودکتان، گوش دهید. گاهی وقتها، کودکان نیاز دارند احساساتشان را برائتان بازگو کنند و شما، آنها را بشنوید. این کار، به آنها کمک میکند تا با احساس خود، کنار آیند و آن را رها کنند. میتوانید از جملههایی مانند «ناراحت به نظر میرسی. همه ناراحت میشوند. من کنارت هستم. میتوانی با من صحبت کنی» یا «میدانم آنقدر ناراحت و عصبانی هستی که میخواهی فریاد بزنی و گریه کنی. من هم گاهی وقتها، اینطوری میشوم» استفاده کنید
چگونه هوش هیجانی فرزند خود را افزایش دهیم؟
نوزاد خود را در آغوش بگیرید و به صدای گریه او، واکنش نشان دهید. هوش هیجانی با ارتباطهای اولیه او با دیگران و اعتمادش به اطرافیان، آغاز به رشد میکند.
حرف زدن در مورد اتفاقات دردناک را به او یاد دهید. این کار، به کودک کمک میکند در وقتهایی که با اتفاقات دردناک مواجه میشود، احساسات خود را بیان کند.
زمانی برائ سرگرمی و شناخت احساسات، در نظر بگیرید. یادتان باشد که کتابها و فیلمها، فقط برائ سرگرمی نیستند. هنگامی که با کودکتان، کتابی را میخوانید یا فیلمی را تماشا میکنید، از او، در مورد اتفاقاتی که در کتاب رخ داده و شخصیتها، سوال کنید و درباره چیستی و چرایی این احساسات با او گفتگو کنید.
از او بپرسید «تو، چه کار میکردی اگر…؟» شما میتوانید هنگامی که در ماشین و پشت ترافیک میباشید یا هنگام صرف شام دور میز، این بازی را با کودکان انجام دهید. سوالهای مختلف، به او کمک میکنند تا در مورد راههای مختلف واکنش نشان داده در موقعیتهای مختلف، فکر کند. برائ مثال، از او بپرسید اگر من، تو را به خاطر کاری که نکردی، سرزنش کنم، چه کار میکنی؟»